اوضاع در اخرالزمان حتمابخوانید

اوضاع در اخرالزمان حتمابخوانید


اوضاع در اخرالزمان

جدیدترین مطالب اخرازمان که کمتر جایی یا خواندید در این وبلاگ خاهیید خواند

حوادث ماه صفر      

از روایات اسلامی چنین بر می آید که حوادث بسیار مهم و نشانه های خیلی نزدیک به ظهور امام مهدی (علیه السلام) از ماه صفر سال قبل از ظهور، یکی پس از دیگری، پدیدار می گردند.

 ابن مسعود می گوید:

 در ماه صفر نشانه ای خواهد بود  و ستاره ای دنباله دار آشکار می گردد (1).

  ولید نیز گفته است:

... بی گمان ستاره ای که از نشانه هاست، ستاره ای خواهد بود که

در ماه صفر و ربیع الأوّل و ربیع الثانی یا  رجب در آفاق گردش می کند...(2).

  ذی قریات گفته است:

در ماه صفر میان مردم اختلاف می افتد...(3).

در روایتی از کتاب عبدالله بن بشّار می خوانیم:

هر گاه خدا بخواهد آل محمد را چیره گرداند، جنگ را از ماه صفر تا ماه

صفر پیش میآورد، و این در آستانۀ خروج مهدی (علیهالسلام) است (4).

حدیث یادشده به جنگی یک ساله اشاره دارد که از ماه صفر پیش از ظهور  آغاز می­گردد و  در ماه  صفر  پس  از  ظهور  پایان مییابد. 

در حدیثی از پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) آمده است:

... در ماه صفر صدایی خواهد بود...(5).

----------------------------------------------------

1. الفتن ، ص 148 ،جزء 3، ذیل ح 609.

2. الفتن ، ص 152 ،جزء 3، ذیل ح 620.   

 3. الفتن ، ص 175 ، جزء ۴،ح 804.             

4. الصراط المستقیم، ج 2، ص 285، ب 11، ف 11. 

5. الفتن ، ص 153 ،جزء 3، ح 61

نوشته شده در چهارشنبه سیزدهم دی 1391ساعت 22:55 توسط یاسر نجف ابادیان| نظر بدهید

9 محرم : جمع شدن سیصد وسیزده یار حضرت در مکه.
10 محرم : روز ظهور
الف : خطبه حضرت بین رکن و مقام.
ب : بیعت یاران با حضرت.
ج : ندای جبرییل.
12 تا 15 محرم : حمله سپاهیان سفیانی به مدینه و تاراج شهر ، تخریب مقبره مطهر حضرت رسول (ص) و خرد کردن منبر آن حضرت و سرگین انداختن چهارپایان در آن مکان متبرک.
15 محرم : فرورفتن سپاه سفیانی در بیابان ( بیدا )

نوشته شده در سه شنبه پنجم دی 1391ساعت 0:10 توسط یاسر نجف ابادیان| نظر بدهید

گفتنی است، اهل کوفه و مناطق اطراف همگی شیعه می باشند، و بر اثر پیروی جاهلانۀ گروه زیادی از ایشان از برخی رهبران هاشمی فتنه گر که با حمایت اصهب مروانی تکریتی به دمشق حمله می کنند، کوفیها در آخرالزمان دچار گرفتاری بزرگی می شوند، و سرانجام، دو گروه قدرتمند از آنان انتقام می گیرند:

گروه نخست، سپاهیان سفیانی اند که از دمشق به کوفه می آیند و جنایات بسیاری را در حقّ کوفیان مرتکب می شوند، و بی گناه و با گناه را می کشند.

جابر پسر یزید جعفی گفت: ابو جعفر محمّد باقر پسر علی(علیهما السّلام) فرمود:

سفیانی لشکری را به سوی کوفه می فرستد، در حالی که شمارشان

هفتاد هزار  نفر است و گرفتار می سازند برخی اهل کوفه را با کشتار،

دارزدن و اسیرکردن. پس هنگامی که ایشان در آن حال اند، ناگهان پرچمهایی از

طرف خراسان روی می آورند، در حالی که منزلها را با شتاب درمی نوردند و چند

نفر از همراهان قائم با ایشان اند. سپس مردی از موالیان (ایرانی تباران)(8)

اهل کوفه در میان ناتوانان برمی شورد و فرماندۀ سپاه سفیانی او را میان حیره

و کوفه می کشد، و سفیانی لشکری را به سوی مدینه می فرستد...(9).

گروه دوم، نیروهای سپاه حسینی خراسانی اند که از خراسان وارد کوفه می شوند و فتنه گرانی از شیعیان را که با همکاری، مروانیها، شوریده اند و نیز نیروهای سفیانی را که دشمن شیعیان اند، کیفر می دهند.

سَدِیر صَیْرَفی گفت: با گروهی از مردم کوفه نزد ابو عبدالله جعفر پسر محمّد(علیهما السّلام) بودیم، رو نمود به ایشان و فرمود:

... پس وای بر شما، ای مردم عراق، آن گاه که

پرچمهایی از خراسان به ‏سوی شما بیایند...(10).

نیز، جابر گفت: ابو جعفر - امام باقر(علیه السّلام)- فرمود:

هر گاه سخن ایشان (بنی عبّاس) اختلاف پیدا کرد و گیسوی سختی آور(11)

طلوع کرد، درنگ نمی کنند، مگر اندکی، تا آنکه ابقع (گندم گون) در مصر آشکار

شود. مردم را می کشند تا به ارم (دمشق) برسند. سپس اصهب (موبور)(12)

بر او می شورد. در نتیجه، میان آن دو نبرد خونین بزرگی خواهد بود.

آن گاه، سفیانیِ نفرین شده پدیدار می شود و بر همۀ آن دو چیره می گردد،

و پیش از اینها، دوازده پرچم شناخته شده در کوفه برافراشته می شوند،

و مردی از فرزندان حسین که به سوی پدرش فرا می خواند، در کوفه

کشته می شود. سپس سفیانی سپاهیانش را پخش می کند(13).

طبق این روایت و دیگر احادیث اسلامی بیانگر حوادث آخرالزمان، پس از پدیدارشدن ستاره ای دنباله دار در ماه صفر سال ظهور امام مهدی(علیه السّلام) از مشرق و بروز اختلاف دوم میان دو گروه قدرتمند از زمامداران بنی عبّاس، مدّت زمان کوتاهی از حکومت آنان می گذرد تا آنکه ابقع در مصر آشکار شود.

نگارنده دور از ذهن نمی داند، مراد از «مردی از فرزندان حسین که به سوی پدرش فرا می خواند...»، سیّد مقتدا صدر، مبارز سیاسی معاصر عراقی باشد که از تبار امام حسین(علیه السّلام) بوده، و با استفاده از نفوذ و اعتبار پدرش، سیّد محمّد صدر، در میان مردم عراق، به ویژه عشایر شیعۀ این کشور، هواداران زیادی را دور خود گردآورده و شهر کوفه را مرکز فعّالیّتهایش قرار داده است.

اینک توجّه خوانندگان گرامی را به گزارشی در بارۀ سیّد مقتدا صدر که با بهره گیری از منابع گوناگون فراهم شده است، جلب می کنیم:

سیّد مقتدا صدر، روحانی تندروی شیعه و از شخصیّتهای سیاسی عراق، سومین پسر سیّد محمّد صدر- عالم شیعی با نفوذ عراقی ساکن نجف و امام جماعت و جمعۀ کوفه- و شناخته شده ترین بازمانده از خاندان صدر می باشد که از خانواده های سرشناس و علمی شیعه اند. دو برادر مقتدا صدر، همراه پدرش سیّد محمّد صدر و نیز پسر عمو و دختر عموی پدرش، سیّد محمّدباقر صدر و بنت الهدی صدر- بر اثر مبارزاتی که ضدّ رژیم بعثی عراق کردند، در دوران صدّام کشته شدند.

جدّ اعلای مقتدا صدر، سیّد صالح موسوی عاملی از دانشمندان لبنان و اهل منطقۀ جبل عامل بود که به سبب دشمنی حاکمان عثمانی با شیعیان، ناچار لبنان را ترک کرد و در عراق ساکن شد، و سپس دو تن از چهار پسران این شخص، با نامهای سیّد محمّدعلی و سیّد صدرالدین موسوی عاملی به اسفهان هجرت کردند و مقتدا صدر از نسل این دو نفر می باشد.

مقتدا صدر، پس از سقوط صدّام و ورود به عرصۀ مبارزات سیاسی در عراق، کوفه را پایگاه اصلی فعّالیّتهای خود قرار داد، و برای دستیابی به جایگاهی مردمی و قابل اتّکا برای پیشبرد اهدافش، تلاشهای زیادی برای بازیابی روابط با بخشی از هواداران پدرش که همچنان پیرو وی بودند، کرد. وی با استفاده از نفوذ و اعتبار پدرش در میان مردم عراق، به ویژه عشایر شیعۀ این کشور، و با سخنرانیهای آتشین و احساسی در رابطه با برپایی حکومت اسلامی و مخالفت با نیروهای متّحد اشغالگر و با ایجاد نهادهای خیریّه و بازگشایی دفترهای پدرش در شهرهای گوناگون عراق، توانست سدها هزار نفر از مردم مناطق شیعه نشین عراق، بویژه «شهرک صدر» در حومۀ بغداد و کوفه، را به سوی خویش بکشد. بیشتر هواداران مقتدا صدر از جوانان و افرادی دارای سطح اقتصادی پایین و نیز حاشیه نشینان شهری می باشند که فاقد تجربه و آگاهی لازم در مسایل سیاسی اند، و مقتدا صدر با سازماندهی آنان، توانست هستۀ گروه سیاسی «جماعت صدر ثانی» و گروه نظامی «سپاه مهدی» را بنیاد نهد. مقتدا صدر از مخالفان حضور نیروهای خارجی در عراق می باشد و نیروهای مسلّح زیر فرمانش، مشهور به «جیش المهدی»، در برخی موقعیّتها درگیریهایی با نیروهای متّحد اشغالگر و حکومت مرکزی عراق داشته‌اند. تیرگی روابط وی با نیروهای متّحد اشغالگر و زمامداران کنونی عراق، و مخالفت او با دخالت ایرانیان در کارهای درونی عراق و ناسازگاریش با مرجعیّت دینی در نجف، را می توان زمینه ساز اختلاف وی با زمامداران ایران و نفوذ برخی از بعثیها و وهّابیها در میان گروه هوادارانش دانست.

جالب توجّه است اگر بدانید، روزنامۀ امریکایی «واشینگتون پست»، در گزارش مفصّلی در بارۀ شخصیّت مقتدا صدر و ارتش مهدی، از وی با عنوان «سیاستمداری شیطانی» یاد کرده است. رفتارهای تند سیاسی و نظامی مقتدا صدر دور از روش شیعیان دوازده امامی بوده و شباهت زیادی به منش زیدیها دارد که طرفدار شورش ضدّ حاکمان ستمگر بودند.

-------------------------------------------------

1. بحار الأنوار، ج 52، ص 8- 207، ب 25، ح 45، با نقل از: الغیبة، تألیف شیخ توسی (هنگام ارائۀ ترجمۀ فارسی متن این حدیث، واژه های «یحضر»، «الغرب» و «الحیرة» را به صورتهای «یحصر»، «المغرب» و «الجزیرة» اصلاح کردیم).

2. الغیبة، ص 4- 313، ب 18، ح 8 (ترجمۀ یکی از دانشمندان معاصر).

3. رک: لسان العرب، مدخل «شصب».

4. این بخش از سخن امام علی(علیه السّلام) بر گرفته از قرآن کریم، سورۀ فجر، آیۀ 7، می باشد که در آن، از شهر ارم که در گذشته دارای کاخهای برافراشته و مستحکم بود، یاد شده است.

5. بحار الأنوار، ج 52، ص 4- 272، ب 25، ح 167، با نقل از: سرور أهل الإیمان.

6. الفتن، ص 143، الجزء 3، ح 590.

7. التشریف بالمنن، ص 9- 248، فتن ‏سُلَیْلی، ب 36، ح 362 (ترجمۀ یکی از دانشمندان معاصر).

8. پس از چیره شدن عربها بر ایرانیان و آغاز بردگی آنان و کوچیدن عربها به سوی سرزمینهای گشوده شده و شهرهای نوبنیادی، مانند کوفه و بصره، ایرانیانی که تا دیروز در این سرزمینها آزاد می زیستند، ناچار شدند برای برخورداری از امنیّت روانی و دیگر حقوق شهروندی، هر یک یا چند نفر، با قبیله ای از دهها قبیلۀ عرب تبارِ کوچیده به عراق، از جمله کوفه، پیمان ببندند و خود را در پناه آنان قرار دهند. ایرانی هم پیمان با قبایل عرب را «مَولا» و گروه آنان را «مَوالِی» می نامیدند (با بهره گیری از پژوهش یکی از دانشمندان معاصر).

9. الغیبة، ص 289، ب 14، ح 67.

10. الأمالی، ص 65، مجلس 7، ح 10 (ترجمۀ یکی از دانشمندان معاصر).

11. در نسخه های چاپی موجود از الفتن، در اینجا به اشتباه، «ذو الشفاء» ثبت شده است که به صورت «ذو الشقا» اصلاح و ترجمه شد.

12. در همۀ نسخه های چاپی موجود از الفتن، در اینجا به اشتباه، «المشوّه» ثبت شده است که به صورت «الأصهب» اصلاح و ترجمه شد. زیرا المشوّه - زشت رو- از وصفهای ویژۀ سفیانی نفرین شده می باشد، و پیش از سفیانی، اصهب تکریتی با ابقع مصری می جنگد.

13. الفتن، ص 196، جزء 4، ح 800.

نوشته شده در یکشنبه دوم مهر 1391ساعت 22:53 توسط یاسر نجف ابادیان| 10 نظر

شورش شیصبانی کوفی

طبق روایات اسلامی، در آخرالزمان، ترکها (ترکیه) و رومیها (اروپا و امریکا)، با همکاری گروهی از عربها، شیصبانی، اصهب، ابقع و قحطانی و هوادارانشان را ضدّ مسلمانان، به ویژه عراقیها، سوریها و ایرانیها بسیج و وادار به جنگ می کنند، و هنگامی که سفیانی در شام قیام کرد و بر این چهار رهبر آشوبگر و هوادارانشان چیره شد، ترکها از شمال در بخشهایی از سرزمین جزیره - از شمال و مشرق سوریه تا شمال غربی عراق- و رومیها از جنوب در سرزمین فلسطین، به ویژه رمله، فرود می آیند، و سرانجام، سفیانی با آنان جنگیده و پیروز می شود.

از عمّار یاسر نقل شده است که گفت:

بی گمان، دولت خاندان پیامبر شما در آخرالزمان خواهد بود، و برای آن دولت

نشانه هایی اند. پس هر گاه [آن زمان را] دیدید، بر زمین بچسبید و دست

نگه دارید تا نشانه های آن دولت بیایند. پس، هنگامی که رومیان و ترکان

دیگران را بر شما بشورانند و لشکرها بسیج شوند ... و ترک و روم با یکدیگر

اختلاف می ورزند و جنگها در زمین زیاد می شوند ... و سه نفر در شام

آشکار می شوند که همه شان حکومت را می جویند؛ مردی ابقع، مردی

اصهب و مردی از خاندان ابوسفیان که در کلبیها می شورد و مردم را در

دمشق محاصره می کند، و اهل مغرب به سوی مصر می آیند. پس هر گاه

ایشان داخل شدند، همین نشانۀ [خروج] سفیانی است، و پیش از آن،

کسی که به سوی خاندان محمّد(علیهم السّلام)، فرا می خواند،

برمی شورد، و ترکها در جزیره و رومیها در فلسطین فرود می آیند...(1).

شورش شیصبانی در کوفه از شورشهای زمینه ساز قیام سفیانی در دمشق و از نشانه های نزدیک شدن زمان ظهور امام مهدی(علیه السّلام) است. شیصبانی مردی هاشم تبار می باشد که گروه زیادی از مردم کوفه و مناطق اطراف را فریب داده و آنان را بسیج می کند و ضمن مخالفت با زمامداران ایران و شوریدن ضدّ دولت کنونی عراق، در سال ظهور امام مهدی(علیه السّلام)، با همکاری اصهب تکریتی، بر دمشق یورش می برد.

جابِر جُعْفِی گفت: از ابو جعفر باقر(علیه السّلام) در بارۀ سفیانی پرسیدم، فرمود:

شما کجا و سفیانی کجا تا آنکه پیش از وی شَیْصَبانی برشورد؛ او، چون آبی

که می‏جوشد، از سرزمین کوفان بیرون می آید و فرستادگان شما را می کشد.

 پس، در پیِ آن، منتظر سفیانی و خروج قائم(علیه السّلام) باشید(2).

«شَیْصَبان»، چنان که از کتابهای زبان عرب برمی آید، از نامهای شیطان رانده شده (ابلیس) می باشد(3)، و «شیصبانی» - منسوب به شیطان- به معنای مردی فریبکار و گمراه کننده است.

با توجّه به آنکه جابر جعفی- راوی نخستین این حدیث- خود از کوفیان می باشد، عبارت «فرستادگان شما را می کشد» درخور تأمّل است؛ و چنین به نظر می رسد، شیصبانی، نمایندگانی را که علمای مذهبی دو شهر کوفه و نجف یا زمامداران عراقی برای گفتگوهای سازش نزدش می فرستند، می کشد.

کوفان یا کوفه در گذشته سرزمینی شنزار در غرب رود فرات بود که شهر کوفه در شرق و منطقۀ پشت کوفه - غَری و نَجَف- در غرب را در بر می گرفت، و اکنون، نجف به صورت شهری پیوسته به شهر کوفه در آمده است، و غری از مناطق شهری نجف می باشد. حِیْرَه شهری کوچک و باستانی نزدیک به هفت کیلومتری جنوب شرقی نجف و جنوب غربی شهر کوفه بود. 

اَصْبَغ پسر نَباتَه گفت: شنیدم که امیر مؤمنان(علیه السّلام) به مردم می فرمود:

... سپس بیرون می آیند از کوفه سد هزار نفر از مشرکان و منافقان،

تا آنکه به دمشق بیایند، در حالی که هیچ مانعی از دمشق جلودارشان

نمی شود، و آنجا همان اِرَم دارای ستونها می باشد(4)...(5).

اَرْطات گفته است:

آخرین نشانه از نابودی حکومت پسران عبّاس، سه پادشاه از ایشان است

 که پی در پی می آیند و نامهایشان نامهای پیامبران است. آنان بیش از این

سه پادشاه نخواهند داشت، و مدّت پسران عبّاس از این پادشاهان سه گانه

چهل سال است. پس هر گاه دیدی اختلاف میان ایشان (بنی عبّاس)

و گروهی از پسران هاشم که میان رودان (دجله و فرات) گرد آمده اند،

و زمامداری مردی از پسران عبّاس در طرف مغرب (شام) و برخورد (درگیری)

پرچمهای سیاه و زرد در میانۀ شام (دمشق) و کشتن زمامدار مصر و پیشگیری

از مالیّات آنجا را؛ اینها از نشانه های پایان یافتن مدّت بنی عبّاس است(6).

در این حدیث، «پرچمهای سیاه»، به نیروهای بنی عبّاس که گروهی از آنان در شام مستقرّند، و «پرچمهای زرد»، به بربرهای شورشی ساکن در شمال افریقا که ابتدا وارد مصر می شوند و سپس به شام می آیند، اشاره دارند.

عبدالله پسر عبدالعزیز گفت: علی پسر ابو طالب(علیهما السّلام) در کوفه سخنرانی کرد و فرمود:

ای مردم، پس از من بر زمین بچسبید و از جداشوندگان از آل محمّد

بپرهیزید. زیرا بی گمان، جداشوندگان از خاندان محمّد برمی شورند،

و بر اثر سرپیچی کردن ایشان از فرمان من و شکستن پیمانم، آنچه را

که دوست دارند (گشایش)، نمی بینند. و پرچمی از فرزندان حسین

در کوفه با تبلیغ اُمیّه آشکار می شود. و مردم را گرفتاری فرا می گیرد

و خداوند بهترین آفریدگانش را آزمایش می کند، تا پلید از پاکیزه جدا شود،

و برخی از مردم از دیگری بیزاری می جویند، و اینها به درازا می کشند،

تا آنکه خداوند، به وسیلۀ مردی از آل محمّد برای ایشان گشایش کند.

و هر کس از فرزندانم برشورد و در نتیجه، کردار و روشی جز کردار

و روش من داشته باشد، من از او بیزارم. و هر کس از فرزندانم

پیش از مهدی برشورد، بی گمان، قربانی خواهد شد. و از دجّالهای

از فرزندان فاطمه بپرهیزید؛ زیرا بی گمان، برخی از فرزندان فاطمه

دجّال اند، و برمی شورد دجّالی از دجلۀ بصره، در حالی که

از من نیست، و او پیش درآمد همۀ دجّالهاست(7).

نوشته شده در یکشنبه پانزدهم مرداد 1391ساعت 0:13 توسط یاسر نجف ابادیان| 12 نظر

کمیتۀ ٣٠٠

بنا بر آنچه دکتر «جان کولمن»، در کتاب «کمیتۀ ۳۰۰؛ کانون توطئه های جهانی»، بیان کرده است، حکومت پنهان جهانی با راهبری دربار انگلیس، در دست یک گروه کوچک نخبه قرار دارد که زیر نام «کمیتۀ ۳۰۰» فعّالیّت می کنند. این گروه دسیسه گران جهانی، افزون بر برخورداری از قدرت کامل، در روند تمام رویدادهای جهان معاصر اثرگذارند. سررشتۀ تمام کارها در اختیار آنان است و سران کشورهای مختلف دنیا، به طور مستقیم یا غیر مستقیم، دست نشاندۀ ایشاناند.

سخنان دکتر جان کولمن انسان را به یاد این کلام حذیفة بن یمان می اندازد:

هیچ گاه فتنه انگیزان ۳۰۰ نفرهای تا روز قیامت نخواهند بود،

جز آنکه اگر میخواستم نام هر یک، نام پدر و جای او را بگویم،

می گفتم. همۀ اینها از چیزهایی اند که آنها را

رسول خدا(صلّی الله علیه وآله) به من آموخته است...(1).

از گفتههای دکتر جان کولمن و حذیفۀ یمانی چنین برداشت می کنیم که عدد «۳۰۰» در فرایند دسیسه ها و تباهی جهان یا آرامش و آبادانی آن نقشی عمده دارد، و شاید به همین دلیل است که در برابر چنین شماری از فتنه گران جهانی، امام مهدی(علیه السّلام) نیز دارای یک گروه ۳۱۳ نفره از یاران نخبۀ خویش برای ادارۀ کارهای جهان می باشد.

نوشته شده در سه شنبه سیزدهم تیر 1391ساعت 0:12 توسط یاسر نجف ابادیان| 6 نظر


ادامه مطلب
نوشته شده در یکشنبه بیست و یکم خرداد 1391ساعت 14:13 توسط یاسر نجف ابادیان| یک نظر

بر اساس روایات اسلامی، در سال پیش از قیام امام مهدی(علیه­السلام)، طیّ سه ماه جمادی الاُولی، جمادی الثانیه و رجب، حوادث شگفت آوری در جهان رخ میدهند که مهمترین آنها جنگ جهانی سوم و قیام زمینهسازان ظهور میباشد. 

بنا بر آنچه در بخشی از توقیع (نامه) امام مهدی(علیهالسلام) به شیخ مفید آمده است، در سال پیش از قیام، از ماه جمادی الاُولی حوادث آخرالزمان شتاب بیشتری به خود میگیرند:

... هر گاه ماه جمادی الاُولی از این سال شما (سال پیش از قیام) فرا رسید، از آنچه در آن رخ میدهد، عبرت بگیرید و به خاطر آنچه در پیِ آن خواهد بود، از خواب غفلتِ خود بیدار شوید. به زودی برای شما از آسمان نشانهای روشن آشکار میشود

و همانند آن نیز در زمین خواهد بود...(1).

پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) فرمود:

... سپس شگفتی و سراسر شگفتی بین ماه جمادی تا رجب. سپس شتر ماده پالان شدهای بهتر خواهد بود از آبادی بزرگی  که درآمد آن سد هزار [دینار] است(2).

این حدیث به ارزش و اهمیّت داشتن وسایل نقلیّه در دورۀ آخرالزمان، برای رفتن به مناطق امن، اشاره دارد.

بی تردید، مراد از «شتر ماده» در این گونه روایات، وسایل نقلیّۀ امروزی است که سرنشینان خود را داخل شکمهاشان حمل می­کنند.

 امام علی(علیهالسلام) میفرماید:

ای شگفتا و سراسر شگفتی بین ماههای جمادی و رجب،

از فراهم آمدن پراکنده ها و دروشدن روییدنیها و صداهایی پس از صداها(3).

از این روایت چنین بر میآید که مراد از شگفتی بین ماههای جمادی تا رجب، وقوع جنگهایی بزرگ، خصوصاً جنگ جهانی است که با گردآوری نیروها و دروشدن آنها و صدای پیاپیِ شلّیک  و انفجار توپها، بمبها و موشکها همراهاند.

کعب الأحبار گفته است:

... و شگفتی سراسر شگفتی بین ماه جمادی و رجب.

گفته شد: آن شگفتی چیست؟ گفت: شورش اهل مغرب است، در حالی که بر اسبهای غیر عربی خاکستری سوارند

و با کمک شمشیرهاشان اسیر می­گیرند تا آنکه به لَجّون برسند،

و خروج سفیانی است...(4).

گفتنی است، طبق روایات اسلامی، پیش از خروج سفیانی در ماه رجب در دمشق، نیروهای بربر از شمال غربی افریقا ابتدا وارد مصر شده و سپس به اردن میآیند و به منطقۀ لَجّون در شمال غربی این کشور میرسند و از آنجا به سوی دمشق در سوریه پیش می تازند.

نیز شایستۀ یادآوری است، مراد از «اسبهای غیر عربی خاکستری» در این گونه احادیث، خودروهای نظامی امروزی است که در کشورهای غیر عربی ساخته و برای عملیّات در خاورمیانه، خصوصاً کشورهای عربی، به کار گرفته میشوند. از آنجا که منطقۀ خاورمیانه بیشتر بیابانی و خاکی است، برای استتار خودروهای نظامی، از رنگهای متمایل به رنگ خاک، مانند خاکستری، استفاده میشود.

در روایتی از امام علی(علیهالسلام)، به وقوع چند حادثۀ عجیب در ماههای جمادی الاُولی تا رجب، اشاره شده است:

هر گاه دو نیزه (دو گروه قدرتمند) در شام درگیر شوند، یکی از نشانههای الهی

آشکار میگردد. گفته شد: ای امیر مؤمنان، آن نشانه چیست؟ فرمود: لرزشی

است در شام که در آن بیش از سد هزار نفر نابود میشوند و خداوند آن را

رحمتی برای مؤمنان و عذابی برای کافران قرار میدهد. پس هر گاه چنین شود،

نگاه کنید به صاحبان اسبهای غیر عربی خاکستری [گوش] بریده و پرچمهای زرد

که از مغرب روی میآورند تا آنکه در شام فرود آیند؛ و این، هنگام ترس بزرگتر

و مرگ سرخ (جنگ جهانی) خواهد بود. پس هر گاه چنین شود، نگاه کنید به

فرورفتن آبادیای از دمشق که به آن «حَرَستا» میگویند. پس هر گاه چنین شود،

پسر زنِ جگرخواره (سفیانی) از درّ‌ۀ خشک خارج خواهد شد تا آنکه بر منبر دمشق

قرار گیرد. پس هرگاه چنین شود، منتظر خروج مهدی(علیه­السلام) باشید(5).

به نظر می رسد، در این حدیث، مراد از درگیری دو نیزه در شام، بروز جنگ میان دو گروه اصهب شامی و ابقع مصری باشد، و مقصود از «پرچمهای زرد»، پرچم نیروهای اهل مغرب یا بربر است.

از جمله حوادث مهمّی که در ماه رجب سال پیش از ظهور منجی رخ می دهد، قیام سه تن از زمینهسازان ظهور امام مهدی(علیه السلام) است. در این ماه دو قیام حق خواهد بود که یکی، قیام حسینی خراسانی در خراسان و دیگری، قیام حسینی یمانی در صنعا میباشد. قیام باطلی نیز وجود دارد و  آن، قیام سفیانی شامی در دمشق است.

امام صادق(علیهالسلام) فرمود:

... از امور حتمی، خروج سفیانی در ماه رجب است(6).

امام باقر(علیهالسلام) نیز می فرماید:          

خروج سفیانی، یمانی و خراسانی در یک سال،

یک ماه و یک روز خواهد بود...(7).

از دیگر حوادث شگفتی که در ماه رجب سال پیش از ظهور روی می دهد، آشکارشدن چهرۀ انسانی در ماه و کف دستی در آسمان است.

داود بن سرحان از امام صادق(علیهالسلام) روایت کرده است:

پیش از آن سالی که صدای آسمانی برمیخیزد، در ماه رجب

نشانهای است. گفتم: آن نشانه چیست؟ فرمود: چهرهای

که در ماه طلوع میکند و دستی که آشکار میشود(8).

.............................................................

1. الاحتجاج، ج ۲، ص ۵۹۹، ش ۳۵۹.

2. الفتن، ص 149، جزء ۳، ح ۶۱۱.

3. شرح نهج البلاغة، ج ۳، ص ۲۶۷، جزء ۶.

4. عقد الدرر، ص 7- ۱۴۶، ب ۴، ف ۳.

5. الغیبة، ص ۳۱۷، ب ۱۸، ح۱۶.

6. الغیبة، ص ۳۱۱، ب ۱۸، ح ۲.

7. الغیبة، ص ۲۶۴، ب ۱۴، ح ۱۳.

8. الغیبة، ص۲۶۱، ب ۱۴، ح

نوشته شده در شنبه بیست و سوم اردیبهشت 1391ساعت 23:32 توسط یاسر نجف ابادیان| 4 نظر

اختلاف میان زمامداران ایران و کشورهای عربی

بروز اختلافات و دشمنیهای گسترده و درازمدّت میان سران ایران و کشورهای عربی، از جمله نشانه های ظهور امام مهدی(علیه السّلام) می باشد.

امام علی(علیه السّلام) می فرماید:

... سپس میان زمامداران عرب و عجم، دشمنی و اختلاف روی می‏دهد.

در نتیجه، همواره با یکدیگر در اختلاف‏اند تا آنکه کار (حکومت) به دست

مردی از فرزندان ابوسفیان بیفتد...(1).

خوانندگان گرامی آگاهند که در کنار روابط به ظاهر دوستانه میان زمامداران ایران و برخی کشورهای عربی، اختلافات ریشه داری از سالها پیش تا کنون میان سران عرب و عجم پدیدار شده اند، و هر چه به زمان خروج سفیانی در شام نزدیکتر شویم، اختلافها و دشمنیها بیشتر می شوند.

جالب است بدانید، پس از بروز فتنۀ ناشنوا در تهران که همان اختلاف میان زمامداران انقلاب ایران و هوادارانشان بر سر نتیجۀ انتخابات ریاست جمهوری ایران، برگزارشده در جمادی الثانیۀ 1430، خرداد 1388 برابر ژوئن 2009 می باشد، و نیز، به دنبال آشکارشدن شورشهای مردمی ضدّ حاکمان عرب یا فتنۀ «افسارگسیختن عربها» در سرزمینهای عربی اسلامی از صفر 1432 برابر ژانویۀ 2011 به این سو، دامنۀ اختلافات و دشمنیها میان رهبران ایران و کشورهای عربی، روز به روز گسترده تر می شود، و با حمایت ایران از سوریه و همکاری عربها با اسرائیل، امریکا و ترکیه برای تضعیف سوریه و ایران، به اوج می رسد.

منبع

http://pishgooei.persianblog.ir/post/161/

--------------------------------------------

نوشته شده در شنبه شانزدهم اردیبهشت 1391ساعت 22:26 توسط یاسر نجف ابادیان| 4 نظر


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه هشتم اردیبهشت 1391ساعت 22:14 توسط یاسر نجف ابادیان| 3 نظر

 

از جمله اقدامات رومیها (امریکا و متّحدان اروپایی اش) در آخرالزمان، به ویژه در سال ظهور امام مهدی(علیه السّلام)، محاصرۀ اقتصادی شامیهاست.

جابر بن عبدالله از حذیفه نقل کرده است:

... نزدیک است برای اهل شام دینار (پول) و پیمانه ای (موادّ غذایی ای)

گردآوری نشود. رومیها مانع از این کار برای شامیها می شوند(1).

چنان که اکنون شاهدیم، محاصرۀ اقتصادی شام، با تحریمهای اتّحادیّۀ عرب ضدّ سوریه، کم کم آغاز شده و با همکاری ترکیه، در آیندۀ نزدیک، شدّت بیشتری پیدا می کند. این تحریمها که در حقیقت با دستور دولتهای غربی انجام می گیرند، سبب فشار بیشتر بر دولت سوریه و بروز ناآرامیها و شورشهای مردمی در این کشور می شوند.

http://pishgooei.persianblog.ir/post/166/

نوشته شده در چهارشنبه سی ام فروردین 1391ساعت 22:14 توسط یاسر نجف ابادیان| 3 نظر


آخرین مطالب
» خوادث ماه صفر در اخرالزان
» حوادث اخر الزمان در ماه محرم
» شورش شیصبانی کوفی(2)
» شورش شیصبانی کوفی(1)
»
» آثار فورانهای خورشیدی بر اوضاع جهان
» حوادث ماههای جمادی الاُولی تا رجب در اخرالزمان
» اختلاف میان زمامداران ایران و کشورهای عربی در اخرالزمان
» پدیدارشدن آتشی بزرگ در سرزمین حجاز
» محاصرۀ اقتصادی شام در آخرالزمان
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد